قیام استاذسیس علیه منصور خلیفه عرب

 

استاذسیس در سال 150 ( ه ق) در سیستان علیه منصور خلیفه عرب قیام کرد. او به خاطر دلیری وشجاعتش در میان مردم از محبوبیت خاصی بر خوردار بود.به همین روی طولی نکشید که استاذسیس با حمایت حریش که تمام عمر خود را صرف جنگیدن با خلفای اعراب کرده بود توانست سیستان را فتح کند. بعد از فتح سیستان نامه ای برای منصور نوشت و از او خواست که تسلیم شود در غیره این صورت به بغداد ( پایتخت ایران) لشکر کشی خواهد کرد.

 

منصور بعد از خواندن نامه خشمگین شد و سپاهی عازم سیستان کرد تا استاذسیس را به بند کشد ولی با کمال ناباوری سپاهش با شکست روبرو شد. استاسیس با پشتوانه سپاهی 300 هزارنفره هرات و بادغیس و بعد خراسان را تصرف کرد. وی 300هزار جنگ جو در فرمان داشت و چون بر خراسان دست یافت بسوی مرو رود تاخت. اجثم مرورودی برای مقابله با او شتافت و پس از نبردی سخت همراه بسیاری از یارانش کشته شد از آن میان معاذ بن مسلم معاذ. جبرئیل بن یحیی. حماد بن عمرو. ابوالنجم سیستانی وداوود بن کراز فرار را برقرار ترجیح دادند .

 

اخبار پیروزیهای استاذسیس لرزه بر اندام منصور افکنده بود. منصور سپاهی به فرماندهی پسرش مهدی و تنی چند از سرداران شجاعش برای مقابله با استاذسیس گسیل داشت و اینبار هم با ناکامی روبرو شد مهدی به دست استاذسیس زخمی و بسیاری از یارانش کشته شد ومهدی ناگزیر عقب نشینی کرد. منصور بعد از شکست خوردن مهدی آخرین امید خود یعنی خازم بن خزیمه را با سپاهی عظیم به جنگ استاذسیس روانه کرد بسیاری از شکست خوردگان جنگ اجثم و مهدی به او پیوستن او چندین بار در مقابل استاذسیس لشکر بیاراست ولی هر بار با شکست روبرو شد و بسیاری از یارانش کشته شد منصور دیگر امیدی به پیروزی نداشت به دستور وی : ابوعون و عمروبن سلم بن قتییه از تخارستان به یاری خازم شتافتند.

خازم بن خزيمه - ژنرال عرب را مامور جنگ با استاذسیس سيستاني و پيروانش بود. در جنگي كه روي داد، با وجود وارد آمدن تلفات سنگين به نيروهاي خليفه و كشته شدن يكي از سرداران معروف او، سرانجام پيروان استاذسیس شكست خوردند. سپس استاذسیس و افراد خانواده اش نيز با نيرنگ و فريب به دام خليفه افتادند كه بعدا دستور اعدام مردان آنان را صادر كرد. هنوز چراغ قيام استاذسیس سيستاني خاموش نشده بود كه هاشم حكيم (المقنع) پرچم استقلال خواهي و آزادي ايران را به دست گرفت. پيش از استاد سيستاني ـ ابومسلم، عبدالله مقفع و ديگران قيام كرده بودند. ايرانيان از خلفاي بغداد و قبلا دمشق كه يك روز با اين و آن دوستي، و روز بعد اعدامشان مي كردند بيزار بودند زيرا كه اين روش خلاف منش ايراني بود. منصور كه با اين رشته قيام ها رو به رو شده بود به منظور آرام كردن ايرانيان و محبوب ساختن خود، دستور داد كه جشن هاي ايراني (نوروز، مهرگان و ...) در دربار او احياء و برگزار و تشريفات سلطنتي ساسانيان عينا در دستگاه حكومتي بغداد رعايت شود و نيز «خيزران» دختر استاذسیس سيستاني را به نكاح پسرش مهدي درآورد. سالها بعد، مقامات بغداد با هدف جلب علاقه مندي ايرانيان شايع كردند كه هارون الرشيد محصول ازدواج مهدي با خيزران است. اين شايعه مورد تاييد همه مورخان نيست.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : سه شنبه 29 شهريور 1390برچسب:, | 14:28 | نویسنده : مصطفی و محمد |